تفسیر رویا

هیچ جغدی با هوم هوم به فلسفه نمی رسد

تفسیر رویا

هیچ جغدی با هوم هوم به فلسفه نمی رسد

گفتگو با پدربزرگ

هوس مبهم:

(در این رویا پدر بزرگ فوت کرده‌ام را به خواب دیدم.) پدر بزرگم میگه من که همون اول بهت پاهامو نشون دادم که سفید شده بود و توش خون نبود تو خودت باید میفهمیدی که من مردم ولی باید در مورد موضوعی باهات حرف بزنم و از اینجا به بعدش رو شروع میکنه به صحبت ولی من نمیفهمم. احساس میکنم به یه زبون خیلی قدیمی حرف میزنه که من به سختی واژه هایی ازش رو میفهمم. نه راستش نمیفهمم و وقتی دست میکشه رو موهای سفیدش و یه دسته میکنه میده بهم من هم با خودم فکر میکنم که داره بهم میگه که تجربه ش زیاده. و یه ریز حرف و حرف و حرف میزنه بدون اینکه چیزی بفهمم. یه جای خیلی دور ولی خاکستری رو بهم نشون میده. وقتی مسیر دستش رو نگاه میکنم همه پرنده ها تو هوا ثابت موندن و هیچی حرکت نمیکنه. دستش رو میذاره رو شونه م و ادامه میده به حرفاش. مطمنن حرفای مهمیه و شاید پیغامیهای خیلی مهمی باشه برای من ، حیف که من چیزی نمیفهمم پس دور و ورم رو نگاه میکنم. اونم با همون زبون عجیب و غریب حرف میزنه برام....... ترکیبی از شهر و خونه های قدیمی و و آدمها و گربه های روی پشت بام های گلی و شقایق های زیادی که روی پشت بوم کاهگلی از بادی که وزیده خم شدن، همه چی ثابت و بدون حرکت مونده. دسته موهاش تو دستمه و دستش رو شونمه و همه چی ثابت... کم کم صدا دور میشه و من هم میخام برگردم ببینم که صدا کجا رفته. کسی نیست و با دست چپم شونه راستم رو گرفتم از درد و دور خودم چرخ میزنم و چرخ میزنم و نگاهم از رو خودم بلند میشه و دور میشه و به خاکستری ابرا میرسه و من هنوز چرخ میزنم.

 

تفسیر رویای پدربزرگتان: پایی که سفید شده و در آن خون نیست، همان دسته موی سفیدی است که از ریشه جدا شده! اما، پیام مهمی که درک آن زنجیره درد را می‌گسلد چیست؟ کلام کهن پدر بزرگ اشاره به این پیام دارد، که شما به درک آن دست نمی‌یابید. در واقع، پدر بزرگ و شما آیینه‌ای از زندگی هستید. این آیینه در سکون پرنده‌ها و طبیعت از یک سو و سکون شهر کاهگلی از سوی دیگر خود را نشان می‌دهد. در حقیقت، صحیح فکر کنیم، امروز ما پا جای پای پدر، پدر بزرگ و اجدادمان گذاشته‌ایم و هنوز جم نخورده نوبت به نبیره‌مان رسیده تا چون ما زیست کند. برای همین نیز هست که دست پدربزرگ بدل به دست شما می‌شود تا درد این دنیا را به وضوح لمس کنید. ما از خاکستری ابر می‌باریم هر کدام قطره‌ای هستیم تا گستره کوچکی را برخودار کنیم (یا برخوردار شویم) و سپس،... نوبت دیگری است.

دوست عزیز،‌این رویا به شما صریح نشان می‌دهد که دنیا فرصتی کوتاه‌تر از آن است که می‌پنداریم و باید در آن آماده برای گذر باشیم. برقرار باشید J

نظرات 1 + ارسال نظر
هوس مبهم یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:35 ب.ظ http://esoterictemptation.blogspot.com/2008/09/blog-post.html

مرسی و ممنون از زحمتی که کشیدی. خیلی وقت بود دیگه تعبیر خواب نمینوشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد